ملينا جونملينا جون، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره
رضا جونرضا جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

ملینا عشق کوچولوی ما

دختر عزیز من

دختر عزیز من اینقدر بخشنده هست که وقتی غذا می خوره اول تو دهن مامانی و بابایی میکنه و بعد خودش میخوره. دختر عزیز من اینقدر مهربونه که مرتب میاد و مامانیشو می بوسه .اون لبای نازشو رو لپ مامانی میذاره و میگه پَه. دختر عزیز من اینقدر  نازک دله که وقتی میبینه مامانش ناراحته میاد و با دستای قشنگش صورت مامانی رو نوازش میکنه. دختر عزیز من اینقدر باهوشه که وقتی مامانی چیزی رو یادش میده با اشتیاق گوش میده و سریع یاد میگیره. دختر عزیز من اینقدر خوش اخلاقه که هر کسی رو میبینه براش لبخند میزنه و اکثر اوقات با آغوش باز ازشون استقبال میکنه. دختر عزیز من اینقدر عاقله که بلده خ...
31 فروردين 1391

ملينا متولد آب

سلام عشق كوچولوي من. عزيزم امروز مي خوام از خاطره پارسال بگم كه تو هنوز دنيا نيومده بودي و روزهاي آخري بود كه تو شكمم جا خوش كرده بودي. ادامه یادداشتها در ادامه مطلب سلام عشق كوچولوي من. عزيزم امروز مي خوام از خاطره پارسال بگم كه تو هنوز دنيا نيومده بودي و روزهاي آخري بود كه تو شكمم جا خوش كرده بودي. گل مامان دكتر 1 اسفند بهم نوبت داده بود و خانم فخار(ماماي تو) بهم گفت از هفته 35 بايد منتظر ورودت باشم ، من هم از 4 بهمن مرخصي گرفتم و راهي شيراز شديم و كم كم بود كه شمارش معكوس ما شروع شد.دو سه جلسه باقيمونده كلاسهامم رفتم و حتي جلسه آخر بود كه از طرف صدا و سيما اومدن و صبحش خانم فخار بهم اطلاع داده بود كه مي خواد منو براي مصاح...
31 فروردين 1391

خاطره بوف

تاریخ ٢٥/١٢/٩٠ بود که بخاطر سالگرد رسمی شدن(٣ سالگی) بابایی و دوستاش (که به همین مناسبت برا خودشون به اتفاق خانواده جشن کوچیکی كه به صرف کیک و شام بود)، رفتيم بوف. خب عسلويه جاي بهتري كه نداره! عزيز مامان هم كه مهمان ويژه بود و شده بود سرگرمي دوستان.  خوشكل من شب خوبي بود و به تو هم خوش گذشت. روي هم رفته زياد اذيت ماماني نكردي. اين هم چند تا عكس از دخمل گلم باقی عکسها در ادامه مطلب     قربون اون لپ كوچيكت برم كه مي كشيش. بوسسسس              تا وقتي پيتزا باشه كه شما غذاي خودتو نوش جان نميكني. فداي تووووووووو   و اماااا...
18 فروردين 1391

ملينا خوشمزه

امروز مي خوام خوشمزه ترين ،با نمك ترين و شيرين ترين عكس دخمل گلم رو بذارم   مامان جيگرتو بخوره ...
17 فروردين 1391
1